﴿لـاس وگـاس؟!|𝐃𝐢𝐚𝐧﴾

فیت با داداشم؟!
@bekiii.die
دیان:میگردیم تو این شهر، انگا چشمامون میکنن با همدیگه قهر، یه دستی میاد رو شونم یچیزی میپرسه من نمیدونم،زنگ میزنه میگم الان تو خونم ولی انقد چتم جامو نمیدونم،گرمه سرم انگار ی حالت عجیب، انقد حالم بده میگم خوبه رفیقم ندید، تو که میدونی شهر زیر پامونه توی مغز همه جامونه،الانم جنگمونه سر گنگمون، هرکی میاد دورم میگم باید رد شه زود، بازم شب شد همه ریختیم دیسکو، جای اکس و نکسم اینجا نیست و، دورم جمعه کلی ماکت آدم بده، وایب دیسکو خوبه چون دراگم صده، کلت فلزی رو میاره بالا، استیج واسه منه نیست جای این شغالا، جمع شده جَمعه باحالا، میاد بیرون از آستینم جوابا، کجایی ببینی جات پره حالا، پیکا یکی یکی میرن بالا، انقد گینس زدیم باید یکی بگیرمون حالا، میگی رفتی میگم هستم بیبی، صدای آژیر میاد ولی میگم هیچ جا مث اینجا سیف نی، دوازده شب به بعد اینجا جات نی، مراقب باش تا دو تا یکی ندن آیدی، تو که هنوز درگیرمونی توی دارک سایدی،جَمعه کل تیممون، اگه میخوای بری فعلا دور بمون، چند نفر بد میگن پشتمون، حالا همونا شدن کشته مرده مون، بعد پارتی بیب و میبریم تهران سیتی، انقد بالا رفتی داری هزیون میگی، دور دور شهر همه شدیم جمع، یکیمونه کم، میبینم ازون بالا یکی داره میاد، همه میشن پیاده، جمعیتم زیاده، میاد جلو نگاه کنه تو چشمام، پرته حواسم کلت و میارم بالا قبل تکون خوردن دستام اکستاسی منو میبره بالا، دیگه نمیمونه هیچ فازی، نمیدونم اینجام برا چی، پرته حواسم سر چی، مهم نیست تا وقتی اینجا همه جمع باشیم.. .
بکی:ترجیح میدم باشم نوکیا تا که لمسی مثل شماها، اینا جوجه رنگیم حساب نمیشن میگیرن سیس عقابارو، دستشون به سیگار نخورده میگن هر شب میکشیم ماری جوانا و صداش میزدم من کوالا، ولی قرار نبود بره بخوابه بغل این دراکولاها، نخواستم حمایت اسپانسر خداست، بودم مث شهر گناه لاس وگاس، هر شب قمار با کوه های اسکناس، فراری زیر پام و پام روی گاز و تهران زیر ماس و دنبالم راه افتاده چن وقتی باراباس، آرومم به لطف فلوکستین، شبا رو هنسی میشه چقد دلنشین، با ما درگیر شی میده لباست بو بنزین، فندک روشن میشه و آتیشم میوفته به دامنت و میکنی منو نفرین، ولی حیف تو نی، میارن پیکو بالا و میگن سلامتی خودم، واسه سلامتی که نمیخورن الکل گلم، هر روزم تموم کنی پاکتای سیگارو، نمیشوره نمی‌بره بوی شیر خشکم، نکن توقع از قهوه ی تلخ فال شیرین، تنگه دلم واسه ایران دیرین، کودک درونم دیگه بچه نیست، میتونین جشن بگیرین واسه ی پیریم، سنم کم تجربه م شده زیاد، اره بد بود حالم ولی حتی تو مستیام، به دوش حموم میگفتم گریه نکن تموم میشن همه سختیا، به قول هیچکسم یه روز خوب میاد، ولی اون روز خوب فعلا خیلی دوره از ماها .